تجربیات آقای جی‌پی مورگنتال مدیر فنی ارشد Automation Anywhere  درباره عنوان شغلی CTO
۱۴۰۰/۰۸/۲۲ تاریخ انتشار

وظایف مدیر ارشد فنی و مدیر ارشد فناوری تقریبا مشابه هستند. آن‌ها مسئول پیاده‌سازی استراتژی فراگیر فناوری اطلاعات و زیرساخت در سازمان‌ها هستند و به مدیرعامل اجرایی در تحقق اهداف سازمانی کمک می‌کنند، در حالی که مدیر ارشد فنی بر بخش‌ها و کارکنان فناوری اطلاعات نظارت کرده و مسئول نظارت بر عملیات روزمره است، اما در بسیاری از موارد با رهبران کسب‌وکار برای رسیدن به اهداف تجاری در تعامل است. مدیران ارشد فنی اغلب وظیفه نظارت بر تحقیق و توسعه و نظارت بر مالکیت معنوی در سازمان‌های مطبوع را عهده‌دار هستند. 

بسته به سازمان و ساختار آن‌، مسئولیت‌ها و عملکردهای مدیران ارشد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد فنی ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند، اما در بیشتر موارد از جمله الزامات مدیران ارشد فنی باید به آگاهی از فناوری‌های موجود و در حال ظهور است که ممکن است برای سازمان ارزش داشته باشند و تدوین خط‌مشی‌ها و رویه‌هایی که از فناوری برای افزایش محصولات و خدمات برای مشتریان استفاده می‌کنند، اشاره کرد.

به گفته اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) هنگامی که هر دو عنوان شغلی مدیر ارشد فنی و مدیر ارشد فناوری در یک سازمان وجود دارند، مدیر ارشد فنی تخصص فنی بیشتری دارد. به گفته این دفتر، مدیر ارشد فنی معمولاً گزارش خود را به مدیر فناوری اطلاعات می‌دهد و مسئول طراحی و توصیه راه‌حل‌های فناوری مناسب برای پشتیبانی از خط‌مشی‌ها و دستورالعمل‌های مدیر ارشد فناری است. این دفتر می‌گوید مدیران ارشد فنی با بخش‌های مختلف برای اجرای برنامه‌های فناوری سازمان همکاری می‌کنند.

BLS می‌گوید وقتی شرکتی مدیر ارشد فناوری ندارد، مدیر ارشد فنی استراتژی کلی فناوری را برای شرکت تعیین می‌کند و آن‌را به مدیران ارشد گزارش می‌دهد.

با ادامه تلاش‌ها برای پیاده‌سازی تحول دیجیتالی در همه صنایع، تقاضا برای مدیران ارشد فنی رو به فزونی خواهد نهاد. از جمله این تلاش‌ها باید به حضور گسترده تجهیزات سیار در شرکت‌ها، حرکت به سمت ابر، ظهور اینترنت اشیا (IoT) و اهمیت روزافزون داده‌های بزرگ و تحلیل داده‌ها اشاره کرد. 

با توجه به گستردگی وسعت و تغییر ماهیت نقش مدیر ارشد فنی، افرادی که مشتاق این موقعیت هستند باید دانش و تخصص کافی در زمینه مدیریت داده‌ها، امنیت سایبری، حفظ عملکرد و نگهداری از شبکه، تسلط بر معماری‌های رایج دنیای فناوری، استراتژی‌های فنی، فناوری‌های جدید، تعامل با مشتریان و مدل‌های تجاری داشته باشند. از آن‌جا که این نقش تا حد زیادی مشارکتی است، مدیران ارشد فنی ها باید مهارت‌های ارتباطی قوی داشته باشند.

برای تبدیل شدن به یک مدیر ارشد فنی به چه چیزی لازم است؟ برای آگاهی از این موضوع ما با جی‌پی مورگنتال (JP Morgenthal) معاون مدیر و مدیر ارشد فنی شرکت Automation Anywhere که در زمینه ارائه نرم‌افزار خودکارسازی روباتیک به فعالیت اشتغال دارد، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

تحصیلات/اوایل زندگی

بسیاری از مردم متوجه می‌شوند که مهارت زیادی در فناوری دارند و در مورد مورگنتال این استعداد به سرعت خود را نشان داد. او می‌گوید: «من از کلاس ششم به کامپیوتر علاقه داشتم.» دبیرستان مورگنتال برنامه‌نویسی بیسیک را در ریاضی پایه هفتم تدریس می‌کرد، با این‌حال، او یک سال قبل از رسیدن به این کلاس از دفتر ریاضی پایه هفتم خواهرش نکات زیادی را آموخت و برنامه‌نویسی بر روی سیستم‌های بازی ویدیویی آتاری را آغاز کرد. او همچنین ساعت‌ها در مرکز خرید Radio Shack مشغول بازی با میکرو رایانه Tandy RS-80 بود.

مورگنتال می‌گوید: «من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در مدرسه‌ای با کلاس‌های فنی و حرفه ای شرکت کردم که باعث شد به مدت سه سال برنامه‌نویسی کوبول را بیاموزم. من در سال‌های ابتدایی و قبل از کالج نیز مباحث مرتبط با توسعه نرم‌افزار را کار کرده بودم. در مقطع دانشگاه به غیر از این‌که کمیک استندآپ را دوست داشتم و سعی می‌کردم در حین تحصیل در دانشگاه هوفسترا در باشگاه کمدی پیپ در بروکلین نیز شرکت کنم. با این‌حال، برنامه‌نویسی از سنین پایین انتخاب اول من بود.» او توانست لیسانس و فوق لیسانس را از هافسترا در علوم کامپیوتر دریافت کند. 

سابقه کار

  • پس از فارغ‌التحصیلی در سال 1988، مورگنتال بلافاصله به عنوان توسعه‌دهنده نرم‌افزار قرارداد کاری را در منهتن دریافت کرد. او در شرکت خدمات مالی Citibank مستقر شد، جایی که توانست از تجربه‌ای که در دوران تحصیل در زمینه توسعه‌دهنده کسب کرده در حرفه خود از آن استفاده کند. مورگنتال می‌گوید: «مشاور بودن مزایا و معایبی دارد. یکی از نقاط منفی بزرگ این است که شما هرگز احساس نمی‌کنید که بخشی از تیم هستید. هیچ تحرکی رو به بالا وجود ندارد و شما اغلب انگیزه‌ساز ارتقاء افراد دیگر می‌شوید.»
  • اما این فرصت باعث شد تا مورگنتال به دو شغل بعدی خود که هر دو موقعیت تمام وقت در فناوری‌اطلاعات بودند دست پیدا کند. او می‌گوید: «در منهتن، سعی کردم دو عشقم را ترکیب کنم که تکنولوژی و سرگرمی بود. من ابتدا به NBC رفتم. در حالی که وظیفه اصلی بخش من بر مبتنی بر ارائه سامانه‌هایی بود که از پردازنده‌های آی‌بی‌ام استفاده می‌کردند، اما فرصتی در اختیارم قرار داد که به یک متخصص کامپیوتر واقعی تبدیل شوم. با این حال، مشکل اصلی این شغل عدم پرداخت دستمزد خوب بود. بنابراین تصمیم گرفتم به بخش فناوری اطلاعات EMI Music Worldwide بروم. با نگاهی به گذشته، مشاهده می‌کنم این همان نقطه‌ای است که باعث شد با یکی از بزرگ‌ترین تصمیمات زندگی‌ام روبرو شوم. من مستقیماً در دفتر مدیرعامل کار می‌کردم که واقع در بخش اداری دفتر مرکزی نیویورک Capitol Records قرار داشت.  در این بخش توانستم با قدرت‌های رسانه‌ای مختلفی که به نوعی با خدمات شرکت در ارتباط بودند ارتباط برقرار کن، زیرا تنها فردی بودم که در حوزه فناوری اطلاعات در دفتر نیویورک فعالیت می‌کردم. این موقعیت شغلی فرصتی کم نظیر در اختیارم قرار دارد. من در آن زمان این فرصت را داشتم که شغل خود را تغییر دهم و راهی را طی کنم که می‌توانست منجر به تهیه‌کنندگی یا مدیر موسیقی شود، اما من جوان بودم و تمرکزم روی کسب درآمد بود. من دیدم که در وال‌استریت برای توسعه نرم‌افزارها چه پول‌هایی ردوبدل می‌شود و تصمیم گرفتم در این حوزه بمانم.» 
  • از سال 1990 تا 1996 مورگنتال در منهتن به صورت تمام وقت به بانک‌ها، شرکت‌های کارگزاری و شرکت‌های بازرگانی خدمات مشاوره‌ای می‌داد. او همچنین در آن زمان روی مدرک کارشناسی ارشد خود با تمرکز بر محاسبات توزیع شده کار می‌کرد.
  • مورگنتال می‌گوید: «در مدت زمانی که مشغول انجام این کارها بودم، روی راه‌حل‌های نوآورانه با استفاده از فناوری‌هایی مانند Distribute Computing Environment و Common Object Request Architecture متمرکز شدم. تمرکز روی این مباحث فنی باعث شد تا بتوانم در بسیاری از نقش‌ها به عنوان معمار اصلی ورود پیدا کنم.»
  • در سال 1996 مورگنتال با شرکت تحقیقاتی D.H. Brown & Associates در حال گفت‌وگو بود که تحلیل‌گری صحبت‌های او را شنید و به او پیشنهاد داد با بنیانگذار شرکت، دان براون قرارملاقاتی داشته باشد و به این صورت بود که او به دنیای تحلیل سیستم‌ها و معماری‌ها وارد شد. 
  • مورگنتال می‌گوید: «در آن زمان تخصص خاصی در این زمینه و علاوه بر این در زمینه نوشتن هم خوب نبودم، اما مشتاق بودم تا آن موقعیت شغلی را تجربه کنم. دان نحوه نوشتن را به من آموخت. نکاتی که او به من آموخت باعث شد تا بتوانم به راحتی بنویسیم و در مکان‌های عمومی صحبت کنم.  به‌طوری که در نهایت پس از ترک دی اچ براون گروه تحلیلی خودم NC.Focus را تاسیس کردم.»
  • در همین زمان XML و جاوا دو فناوری داغ و مورد توجه سازمان‌ها بودند و مورگنتال تحلیل‌گر شماره یک در هر دو این موضوعات بود. او سردبیر مجله XML شد، کتابی در مورد XML و جاوا نوشت و در سراسر جهان آموزش این فناوری‌ها را آغاز کرد. 
  • در سال 1999، NC.Focus توسط شرکت نرم‌افزاری XMLSolutions خریداری شد و مورگنتال به عنوان مدیر فنی ارشد مشغول به کار شد. در آن زمان شانس کم نظیری در اختیارش قرار گرفت که بتواند با بسیاری از مدیران ارشد فنی شرکت‌های مختلف در سراسر جهان گفت‌وگو کند. 
  • او می‌گوید: «علاوه بر دیدگاه‌های جالبی که این موقعیت‌های شغلی در اختیارم قرار دادند و به من این نکته را آموختند که همواره به فکر یادگیری باشیم و از فناوری‌های نوین غافل نشوم. اکنون می‌دانم که معماری سرویس‌گرا، معماری سازمانی، رایانش ابری، اینترنت اشیاء، مایکروسرویس‌ها، DevOps ، بلاک‌چین و اتوماسیون از مفاهیم مهم دنیای فناوری‌اطلاعات هستند. 
  • پس از XMLSolutions، مورگنتال قبل از پیوستن به Software AG به عنوان معمار اصلی و به‌طور کوتاه در استارتاپی به‌نام Ikimbo مشغول به کار شد. پس از آن او شرکتی به‌نام Avorcor راهاندازی کرد، جایی که امروزه microservices نامیده می‌شود و برای مدرن‌سازی مدیریت موجودی انبارها، لجستیک و سیستم‌های خرده فروشی از خدمات آن استفاده می‌شود. 
  • در این زمان بود که مورگنتال مهم‌ترین مهارت مرتبط با عنوان شغلی مدیر ارشد فناوری که درک تجارت است را کسب کرد. او می گوید: «مدیرعامل بودن به این معنی بود که باید در بازاریابی، ارتقاء، فروش و حتی افزایش سرمایه تسلط کافی داشته باشم. من هنوز از این تجربه استفاده می‌کنم تا با مشتریان C-suite خود در مورد ارتباط و کاربرد فناوری ارتباط برقرار کنم. علاوه بر این‌، من می‌توانم این کار را به زبانی انجام دهم که آن‌ها به بهترین وجه درک کنند.»
  • حدود چهار سال بعد، مورگنتال مدیر ارشد فناوری خدمات برنامه DXC شد که خدمات مدیریت شده  را ارایه می‌کند. او می‌گوید: «با وجودی که من تاکنون جنبه‌های مختلفی از فناوری اطلاعات را لمس کرده بودم، اما خدمات مدیریت شده رویکرد کاملاً متفاوتی داشتند. به‌طوری که این فرصت را داشتم که چیزهای بیشتری یاد بگیرم. مدیریت سیستم‌های فناوری اطلاعات کاملا به سطحی بالاتر از ادغام مهارت‌های تجاری و فناوری نیاز دارد.»
  • در اکتبر 2019 مورگنتال توانست در امریکا به عنوان مدیر ارشد فناوری در Automation Anywhere عهده‌دار سمتی شود. او می‌گوید: «آن‌ها واقعاً کار خارق العاده‌ای انجام داده‌اند که در ارائه نرم‌افزار خودکارسازی و برای مدیریت آن ابر استفاده می‌کنند. امیدوار هستم تا بتوانم از این نوآوری برای کمک به مشاغلی استفاده کنیم که قصد دارند روی فناوری‌های محاسباتی سرمایه‌گذاری کنند و با گسترش حوزه کاری و جذب متخصصان فناوری‌اطلاعات یا غیر فناوری اطلاعات از خودکارسازی به بهترین شکل استفاده کنند.»
  • از جمله وظایف کلیدی در این موقعیت شغلی باید به تعامل بهتر با مشتریان قدیمی، شرکای فناوری و کمک به تدوین برنامه‌های تجاری این شرکت، پشتیبانی از زیرساخت و محصولاتی که مشتریان از آن استفاده می‌کنند، پیاده‌سازی ایده‌هال خلاقانه و ارزش‌آفرینی برای پلتفرم از طریق رسانه‌های مختلف اشاره کرد. 

اهداف آتی

مورگنتال می‌گوید: «مانند هر موقعیت شغلی که قبول کرده‌ام، دوست دارم تاثیر مثبتی بر جهان بگذارم. من برای نقش‌آفرینی روبات‌ها و خودکارسازی فرآیندها در دنیای صنعت تلاش‌های زیادی کردم، زیرا معتقدم آن‌ها ظرفیت زیادی برای تغییر شیوه کار و زندگی ما دارند. بسیاری از مردم در گروه موافقان و مخالفان قرار دارند، به‌طوری که برخی معتقدند که این روباتیک یک محصول عالی برای رفع شکاف بین سیستم‌های قدیمی و مدرن است. با این‌حال، بسیاری از مردم نمی‌دانند که این فناوری با چه سرعت کم نظیری پیشرفت خواهد کرد».

بزرگ‌ترین الهام

مورگنتال می‌گوید: «بیل گیتس تأثیر بسزایی در این زمینه داشته است. متأسفانه، من هرگز نتوانستم شخصاً با او ملاقات کنم. من هرگز واقعاً طرفدار استیو جابز نبودم تا این‌که همین به شکل دقیقی تاریخچه اپل را بررسی کردم و دیدم که او چه چیزی برای اپل و صنعت به ارمغان آورد. شاید این غرور جوانی من بود که طرفدار بسیاری از افراد بزرگ نبودم، اما واقعیت این است که افرادی مثل بیل گیتس و استیو جابز نقش تاثیرگذاری بر پیشرفت دنیای فناوری داشتند.»

بهترین مشاوره‌ای که دریافت کرد

مورگنتال می‌گوید: «شما باید بهترین فرد برای احراز یک موقعیت شغلی باشید، با این‌حال، اگر بتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید به سرعت در کار خود پیشرفت می‌کنید. نیازی نیست توانایی‌های خود را برای دیگران به اثبات برسانید تا نشان دهید چقدر باهوش هستید. مردم خیلی زود این موضوع را متوجه می‌شوند.»

توصیه به دیگران که راه مشابهی را طی می‌کنند

مورگنتال می‌گوید: «به‌طور استراتژیک به حرفه خود فکر کنید. بسیاری از افراد می‌خواهند که شما تمرکز تاکتیکی بر نیازهای فوری آن‌ها داشته باشید و مهم این است که بتوانید به آن‌ها کمک کنید، اما مهم‌تر اینکه اطمینان حاصل کنید که خواسته‌های آن‌ها با اهداف شما همخوانی داشته باشد، اگر این‌گونه نیست از ترک کردن محل کار خود هراس نداشته باشید. برخی از من انتقاد کرده‌اند که فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ام، زیرا در هر موقعیت شغلی برای مدت زمان کوتاهی حضور داشته‌ام، اما واقعیت این است که این نقش‌ها فرصت جالب توجهی برای من به وجود نیاورد تا بتوانم پیشرفت خیره‌کننده‌ای داشته باشم.» 

بزرگ‌ترین و سخت‌ترین درسی که مورگنتال آموخت این است که ساکت بودن در جلسات فوق‌العاده اهمیت دارد. او می‌گوید: «تنها زمانی پاسخ دهید که مطلب یا پرسشی را به خوبی درک کرده‌اید.» 

ایده خوبی است که مدیران ارشد فناوری جوان بر کسب دانش در حوزه‌های مختلف تمرکز کنند. او می‌گوید: «صنعت فناوری همیشه در حال تغییر است و نیاز به هوشیاری مداوم برای درک آن‌چه به وقوع می‌پیوندد ضروری است تا بتوانید مزایا و معایب هر یک از نوآوری‌ها را به درستی متوجه شوید.» 

امروزه بسیاری از سازمان‌ها عنوان مدیر ارشد فناوری را به افرادی اعطا می‌کنند که در بخش‌های مختلف دنیای فناوری عهده‌دار سمتی بوده‌اند. مورگنتال می‌گوید: «به عقیده من این دیدگاه اشتباه است و ارزش موقعیت شغلی مدیر ارشد فناوری را کم می‌کند. به نظر من، عنوان مدیر ارشد فناوری باید فرد متخصصی باشد که بتواند فناوری را به یک نتیجه تجاری تبدیل کند.»

به این مطلب چند ستاره می‌دهید؟(امتیاز: 4.5 - رای: 1)

ثبت نظر تعداد نظرات: 0 تعداد نظرات: 0
usersvg